(قسمت اول)
درسال 1975 ميلادي دانشمند و محققي به نام هيوجس كاسترليزHughes Kosterliz و همكارانش در مغز بعضي از حيوانات و در آزمايش هاي بعدي بر روي مغز انسان متوجه وجود موادي شدند كه خاصيت اپيوييدي يا ضد درد و تسكين دهنده داشتند. در ابتدا تصور ميشد كه اين مواد يك نوع هستند اما در ادامه تحقيقات مشخص شد كه اين مواد چندين نوعند و عملكرد آن ها و همينطور مدت اثر و قدرت آن ها با هم متفاوت است . در اين تقسيم بندي مهمترين انواع مواد شبه افبوني به نامهاي B - Endorfin ، پپتيد بسيار قوي Dinorfin و Leo-Enkefalin شناسايي و تفكيك شد. نام اندورفين كه به صورت كلي در مورد اين مواد به كار مي رود ، از تركيب دو واژه Morfin - Endogenous گرفته شده است. اطلاعات بيشتر در مورد اين مواد نشان داد كه بخش هاي توليد كننده اين مواد و همچنين گيرنده هاي عصبي كه اين مواد را جذب ميكنند نيز با هم متفاوت است . رسپتورهايي كه در اين اثنا شناسايي و نام گذاري شد عبارتند از( مو) براي اندورفين ( كاپا ) براي دينورفين و (سيكما ) براي انكفالين.
بر اساس آخرين نتايج تحقيقات انجام شده تاكنون 12 نوع ماده شبه افيوني در جسم انسان شناسايي شده است . اثرات اين مواد و اهميت و نقش حياتي آن ها در تعادل جسم و روان به قدري گسترده است كه تصور عدم وجود اين مواد غيرممكن است . متاسفانه تحقيقات انجام شده تاكنون نتوانسته جايگاه و اهميت فوق العاده حساس اين مواد را به درستي مورد بررسي و كنكاش قرار دهد و بسياري از بيماري ها و عدم تعادل در بخش هاي مختلف اعم از جسم و روان كه ريشه در چگونگي عملكرد اين مواد دارند را شناسايي كند.
مواد شبه افيوني با بسياري از حالات ما ارتباط مستقيم دارند مثل افسردگي يا شور و نشاط ، خواب ، آرامش ، اضطراب و عصبي بودن ، مسائل شويي و بسياري حالات ديگر . هرگونه نوسان در مقدار ترشح و توليد اين مواد به صورت مستقيم روي اين حالات اثر مي گذارد.سيستم ضد درد Analgesia نيز با استفاده از همين مواد بسياري ازسيگنالهاي درد را سركوب ميكند . متاسفانه در حال حاضر امكان سنجش و اندازه گيري سطح يا مقدار مواد شبه افيوني در بدن انسان وجود ندارد اما اگر روزي تكنولوژي و مهندسي پزشكي بتواند دستگاهي بسازد كه قادر به اندازه گيري سطح و مقدار مرفين درخون و بدن باشد ، قدر مسلم بسياري از ابهامات در مورد ريشه و علل بخش عمدهاي از بيماريها از بين خواهد رفت.
يكي از نقاط كور بيماري اعتياد كه تاكنون از چشم بسياري از محققان پوشيده مانده است ، اثرات ورد مرفين و مشتقات آن بر روي اين سيستم ميباشد . كنگره 60 به عنوان يك مركز تحقيقاتي فعال در حوزه اعتياد و مواد مخدر مهمترين مسئله دردرمان بيماري اعتياد را از ديدگاه فيزيولوژي ، تاثيرات مخرب مصرف مواد مخدر و اعتياد آور بر روي اين سيستم مي داند.
كنگره 60 معتقد است مصرف و ورود هرگونه مرفيين خارجي و همينطور داروهاي شيميايي شامل آرام بخشها ، ضد افسردگيها ، خواب آورها ، و ضد دردها يا به طوركلي هر نوع ماده اي كه انسان را از حالت تعادل طبيعي خارج كند ( الكل ، حشيش ، كرك ، شيشه يا آيس يا كريستال ، كوكايين و غيره ) به صورت مستقيم باعث كاهش توليد مواد شبه افيوني در جسم ميشود .روند كاهش توليد مواد شبه افيوني در صورت ادامه مصرف مواد مخدر تا از كار افتادن كامل سيستم پيش خواهد رفت و در نهايت مواد وارداتي يا خارجي جايگزين مواد شبه افيوني جسم ميشود در اينجا اتفاقي كه رخ داده است جايگزيني مزمن است ›› البته بسياري از مجامع علمي اين وضعيت ، يا ورود مرفين خارجي به بدن را مسموميت مزمن قلمداد مي كنند كه از نظر كنگره 60 اين نظريه به طور كامل مردود است. ( رجوع شود به مقاله علمي اعتياد ، درمان ، راهكارهاي مناسب. نوشته مهندس حسين دژاكام ، در همين سايت )
زماني كه بر اثر مصرف مواد مخدر و ورود مرفين خارجي ، مقدار مرفين در جسم از حد نرمال بالاتر رود ، شخص احساس سرخوشي وآرامش يا اصطلاحاً احساس نشئگي ميكند. در همين حال رسپتورها و گيرنده هاي عصبي اين مواد ، به دليل دريافت بيش از حد طبيعي اين مواد با ارسال پيام هاي پي در پي به سيستم توليدكننده ، مبني بر افزايش دريافت ، باعث كاهش توليد اين مواد توسط سيستم توليد كننده ميشوند. ادامه مصرف مواد و ورود مرفين خارجي و از سوي ديگر بالارفتن نقطه تحمل و افزايش مصرف مواد مخدر باعث ادامه يافتن پيام هاي گيرنده هاي عصبي و كاهش توليد در سيستم توليدكننده و در نهايت از كارافتادگي كامل آن مي شود. نكته كليدي و بسيار مهي كه امروزه در روشهاي درماني اعتياد متاسفانه كوچكترين توجهي به آن نميشود زمان لازم براي راهاندازي اين سيستم است .كنگره 60 معتقد است اين سيستم به هيچ وجه در كوتاه مدت قابل بازسازي و راه اندازي نيست . با نگاهي سطحي به طيف گسترده اين مواد و تاثيرات آن ها و سيستم پيچيده توليدكننده كه در حساسترين بخشها مثل مغز ، هيپوفيز ، نخاع و ساير بخشهاي عصبي قرار دارند و مدت زمان طولاني كه براي تخريب و از كار انداختن آن به وسيله مصرف مواد مخدر و ورود مرفين خارجي لازم بوده است ، انتظار راهاندازي آن در كوتاه مدت انتظاري بيهوده و بيجاست.
كنگره 60 قوياً معتقد است زمان لازم براي راه اندازي اين سيستم 11 ماه است . اين عدد با استفاده از تجربيات عيني و علمي و تحقيقات انجام شده و نتايج قطعي آن در طول 7 سال فعاليت كنگره 60 و درمان صدها و هزاران مصرف كننده مواد مخدر كه با استفاده از روش كنگره 60 اعتياد خود را درمان كردهاند ، بدست آمده است.
پايان قسمت اول
گروه تحقيقات
علی خدامي ، راهنما در كنگره 60
نظر ویلیام وایت محقق آمریکایی و رئیس سابق انستیتو ریکاوری آمریکا در مورد روش درمانی کنگره60
مواد ,، ,كه ,سيستم ,يا ,مصرف ,اين مواد ,مواد مخدر ,شبه افيوني ,كنگره 60 ,مصرف مواد ,ورود مرفين خارجي ,سيستم توليد كننده
درباره این سایت